اولین سرنوشت سازها/من رای اولی هستم....
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۷۲۱۰۹
ایسنا/خراسان شمالی در میان همه کسانی که خود را برای حضور در انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ آغاز میکنند، رای اولیها حس و حال متفاوتی دارند.
بر اساس آمار اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی حدود ۲۰ هزار نفر از آینده سازان کشور با عبور از ۱۸ سالگی در خراسان شمالی این فرصت را پیدا کردهاند تا در این جشن تکلیف سیاسی شرکت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همیشه اولین تجربه برای همه خوشایند است و حسهای نابی به همراه دارد. در زندگی انتخابهای متعددی میتواند سرنوشت افراد را تعیین کند که یکی از این انتخابها حضور در انتخابات است که برای چهار سال آینده کشور تعیین میشود و در این میان کسانی هستند که برای اولین بار رای دادن و نقش داشتن در تعیین سرنوشت خود را تجربه میکنند و جشن تکلیف سیاسی خود را میگیرند.
رای اول، جشن تکلیف سیاسی است و یوم الله. باید قدر دانست و میتوان با حضور آنها شگفتی ایجاد کرد.
رای اولی ها رای پرقدرت اند
حسن نیا یکی از رای اولیهای خراسان شمالی است که در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: گذشت دورانی که برخی رای اول را رای مجانی میدانستند، امروز رای اولیها، رای پرقدرتاند. رای پر قدرت فراتر از یک رای است چون هم متعصب است و هم رای ساز.
وی با اشاره به اینکه به سه دلیل رای اولیها، رای پرقدرت هستند و اگر موتورشان روشن شود قدرت اثرگذاری و موج آفرینی بیشتری دارند، افزود: رای اولیها کمتر وارد مادیات شدند و آرمانی تر هستند و آرمان خواهان بیشتر قدرت تحریک اجتماعی دارند.
وی ادامه داد: رای اولیها به دلیل سنین نوجوانی و جوانی آینده را روشن تر میبینند و امیدوارترند. انسان امیدوار همیشه و همه جا موتور محرکه است نه مثل چریکهای پیر و افسرده به گل نشسته و خسته.
وی تاکید کرد: نوجوان و جوان اهل تغییر هستند و اهل متوقف شدن نیستند. اهل اصلاح و تحول.
رای اول، بروز دوران اعتماد به نفس سیاسی است
برات زاده یکی دیگر از رای اولیهای خراسان شمالی در ادامه در گفت و گو با ایسنا، تصریح کرد: رای اول، بروز دوران اعتماد به نفس سیاسی و اجتماعی است. اگر به ظرفیت رای اولیها واقف باشیم و این استعدادهای درونی را زنده کنیم، قدرت برانگیختگی اجتماعی شان شورانگیز است.
میزان مشارکت رای اولیها نشان دهنده میزان مسئولیتپذیری آنهاست
حمیدی یکی دیگر از رای اولیهای این استان همچنین در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به اینکه احساس خوبی دارم که برای اولین بار در پای صندوق رأی حاضر میشوم، بیان کرد: حضور رأی اولیها در انتخابات، دروازه ورود آنان به مشارکتهای اجتماعی با درجه اهمیت زیاد است.
وی اضافه کرد: میزان مشارکت رأی اولیها در انتخابات، نشان دهنده میزان مسئولیتپذیری آنها در امور عمومی، مشارکت اجتماعی و همگانی است.
وی تصریح کرد: از طرفی مسئولیت پذیری افراد رأی اولی و کسب تجربه و شناخت سیاسی آنها در انتخاب کردن، در رفتار سیاسی اجتماعی آینده آنها نقش بسیار تأثیر گذاری خواهد داشت.
نسل دهه هشتادی پای نظام ایستاده اند
یکی دیگر از دانش آموزان خراسان شمالی در ادامه در گفت و گو با ایسنا، افزود: روحیه پرسشگری دانشآموزان گواه آن است که مطالبهگر و دغدغهمند سرنوشت کشور، استان و شهرستان خود هستند و خیلی خوشحالم که به این سن رسیدم و میتوانم در سرنوشت کشورم مشارکت داشته و فرد مؤثری باشم. در واقع برای سهیم شدن در نقش سیاسی و اجتماعی کشور در این انتخابات شرکت خواهیم کرد که دشمن بداند نسل دهه هشتادی به تاسی از پیشکسوتان و انقلابیون خود پای این نظام ایستادهاند.
وی گفت: دوستان من علاوه بر انگیزهای که برای مشارکت دارند، خانواده خود را نیز برای حضور در انتخابات تشویق میکنند و البته آگاهسازی و اطلاعات سیاسی آنها برای پاسخگویی به شبهات باید افزایش پیدا کند زیرا برخی از آنها جوابی در برابر نارضایتیها ندارند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی سیاسی خراسان شمالي رای اولی ها انتخابات ۱۴۰۲ انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان استانی اجتماعی انتخابات ۱۴۰۲ استانی اقتصادی استانی سیاسی گفت و گو با ایسنا خراسان شمالی رای اولی ها رای اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۷۲۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.